(....*عشق تنها*....)

....*به نام گیتار عشق*....

(....*عشق تنها*....)

....*به نام گیتار عشق*....

(....*عشق تنها*....)

سلام دوستان من زینبم 14 سالمه ب وبم خوشومدین این وبو برای تنهایی های دلم زدم و از هرچیزی ک دلم میخواد اپ میکنم واگرم کسی از وبم خوشش نیومد میتونه بره جلوشو نگرفتیم و مجبورتون نمیکنم ک نظر بزارید خواستی بزار نخواستی نزار
ممنون
راستی این ایمیلمه اگ میخوایین باهام در ارطباط باشین :zeinabjoon.b@gmail.com
………….♥
………♥
……♥
…..♥
……♥………………….♥…♥
……….♥………….♥…………♥
…………..♥…..♥………………♥
……………….♥………………..♥
…………….♥……♥…………..♥
…………..♥………….♥….♥
………….♥
………..♥
……….♥
………♥
………♥
……….♥
…………..♥
……………….♥
……………………..♥
………………………….♥
……………………………♥
……………………………♥
…………………………♥
…………………….♥
………………♥
………….♥
…….♥
…♥
.♥………………………..♥….♥
♥……………………..♥………..♥
.♥………………….♥…………….♥
..♥……………….♥………………♥
…♥………………………………♥
…..♥…………………………..♥
……..♥…………………….♥
………..♥……………….♥
…………..♥…………..♥
………………♥…….♥
…………………♥..♥

بایگانی
آخرین نظرات
نویسندگان
گفتم: خدایاچگونه آغازکنم؟؟؟
گفت: به نام من
گفتم: خدایاچگونه آرام گیرم؟؟؟
گفت: به یادمن
گفتمخدایاخیلی تنهایم؟؟؟
گفتتنهاترازمن؟
گفتم: خدایاهیچ کسی کنارم نمانده؟؟؟
گفت: به جزمن
گفتم: خدایاازبعضی هادلگیرم
گفتحتی ازمن؟
گفتمخدایاقلبم خالیست
گفت: پرکن ازعشق من
گفتم: دست نیازدارم
گفت: بگیردست من
گفتم: بااین همه مشکل چه کنم؟؟؟
گفت: توکل کن به من
گفتماحساس میکنم خیلی ازت دورم
گفت: نه،نزدیکترین به تو ،من
گفتم: برای ارزوهایم چه کنم؟؟؟
گفتتلاش،به امیدمن
گفتمچگونه ازین دنیادل بکنم وبرم؟؟
گفتبه امید دیدارمن
گفتمچگونه پایان دهم؟؟؟
گفتحافظ ونگهدارتو،من
گفتمخدایاچرا اینقدر میگویی من؟؟؟
گفت: چون من ازتوهستم وتوازمن...

باخداباش وپادشاهی کن..
بی خداباش و هرچه خواهی کن ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی